خاطرات منوعباسورکسانا

فاطمه ام درفکرآینده ام

کمک کردن

😔😢درراه رضای خداهرکی هرچقدرکه میتونه کمکم کنه بااین شماره کارتم چون مریضم وناراحتی تنگی نفس وتپش قلب دارم بخاطرهمین شبهابه سختی میخوابم ونمیتونم راحت بخوابم میخوام برم دکتراماپول کافی ندارم میترسم به این زودی بمیرم بایک دکترنرفتن چون خیلی آرزودارم واسه آیندم ونمیخوام به این راحتیابمیرم لطفاهرچقدرکه درتوان داریدکمک کنیدحتی خیلی کم هم راضیم  5859831073182858 ...
18 تير 1398

آشناشدن باعشقم

اگه بخوام ازروزاولم بگم خیلی طولانی میشه متنم اینکه خودمم نفهمیدم چطورباعباس اشناشدم فقط میدونم خداسرراهم گزاشت بخاطراینکه افسرده نشم بعدازدوستی بافرشته نامردهمکلاسی چندین سالم که چندسال تمام باهاش دوست بودم وخیلیم واسش خرج کردم اونقدربهش اعتمادکرده بودم که تمام خاطراتموواسش تعریف میکردم ازمشکلات خونم گرفته تامریضی هایم اماحیف که قدرموندونست واخرم بابیخبری ولم کردانگارعباس بایددرست بعدازول کردن اون خانم پیدامیشدچون تاوقتیکه فرشته بودخبری ازعباس نبوداماوقتیکه فهمیدم واسه همیشه ولم کرده ورفته بیخبرازمن ازدواج کرده اونوقت بودکه عباسم پیداشدخداروصدبارشکرکردم هزارمرتبه دعاخوندم بخاطراشنایی باعباس جانم چون عباس بودکه باعث شدازافسردگی وافسرده شدن ن...
8 تير 1398
1